✍ جواد یاراحمدی
بامداد ششم مهرماه ۱۴۰۳ خبری تکراری رسید :
“ضرب و شتم یک پزشک خانم در بیمارستان دورود ”
غرض نگارنده از ورود به این موضوع طرفداری از قشر خاص و کوبیدن قشری دیگر یا بی خطا انگاشتن برخی و مقصر دانستن برخی دیگر نیست ، اما تأملاتی از زوایای مختلف در این باب وجود دارد که پرداختن به آن را باتوجه به تکرار روزافزون حوادث مشابه ،ضروری میدارد .
به باور نگارنده ریشه این رفتار نابهنجار آنجاست که هر کسی صرفا از منظر خود به شرایط نگاه میکند و این اصلیترین معضل فرهنگی نه فقط در این موضوع بلکه در تمامی عرصههای کشور است ؛ یعنی مقولهای به نام ” درک متقابل ” در فرهنگ امروز ما اصلاً جایی ندارد.
بیمار و همراهان وی معتقدند که در وضعیت ویژه قرار دارند زیرا درد میکشند و نگرانند، از این روی حق هرگونه رفتاری اعم از توهین و تهدید و فریاد و ضرب و شتم را برای خود محفوظ میدانند.
در نقطه مقابل پزشک نیز یک انسان است با ظرفیتها و مقدورات و معذوراتی که در همه ی انسانها وجود دارد و با افرادی روبروست که هریک معتقدند وضعشان از بقیه بحرانی تر است و میبایست بدون نوبت و با سرعت هرچه تمام تر کادر درمان در خدمت آنها قرار گیرند!
استاندارد ویزیت یک پزشک در هر نوبت شیفت تعداد ۹۰ بیمار است که در بیمارستان هفت تیر دورود این رقم ۲۰۰ و در مواقعی حتی به ۳۰۰ نفر و بیشتر هم میرسد ! حال باید پرسید که روح و روان و توان فیزیکی و فکری و دقت و بازدهی پزشکی که در محیط پر استرس بیمارستان سه برابر استاندارد ویزیت میکند آیا جایی برای لبخند و روی گشاده و تعامل ایده آل برایش باقی گذاشته؟
میدانم که پاسخ خیلیها این است که :
” پول میگیرند و وظیفه شان است ” اما جالب است بدانید که پولش را هم نمیگیرند بلکه ماهها طلب انباشته از کارانهها و مزایای پزشک و پرستار و کادر درمان یکی از مصائب اصلی و همیشگی آنهاست که مضایق بیشماری نیز در زندگی آنها رقم زده است .
مدیران و مسئولان هم محکم بر صندلیهاشان نشستهاند و به طمع کرسیهای بالاتر یا نگه داشتن همین موقعیت ، معضلات را درحد رفع تکلیف انجام میدهند و هر از چندگاهی نِقی میزنند زیرا خوب میدانند جلب رضایت و عنایت بالادستیها ملاک است و حفظ صندلی یا ارتقای آن در انتظار مدیر کم مطالبه و سازگار و کم اعتراض است نه مدیری که مصرانه و پیگیر به دنبال تغییر وضعیت نابسامان فعلی و بیان کاستیها و پیگیری حقوق و سوال از مسئولین عالی است.
ذکر چند نکته در این باب ضروری است :
💎همه ما در هر مقام و لباس و جایگاه ، موظف به رعایت اخلاق و کنترل خشم و درک شرایط طرف مقابل هستیم و آن سهم محفوظِ ” از کوره در رفتن ” را باید هرچه بیشتر به قهقرا رانده و از رفتارهایمان حذف کنیم.
💎کسانی که با توجیه و توسل به هر بهانه و دلیل خودتراشیده مدعی عدم توان در کنترل خویش یا در اصطلاح عامیانه ” قاطی کردن ” هستند آیا اگر به مراجع قضایی یا انتظامی هم مراجعه کنند همین اندازه کم طاقت و آماده ی از کوره در رفتن هستند؟؟
آیا روی قاضی و مامورین انتظامی هم دست بلند میکنند؟
قطعا پاسخ منفی است و فاعل اینگونه رفتارها محل ظهور و بروزِ خود را کاملا می شناسد و قبلا به داشتن تبعات یا عدم آن فکر کرده است !
💎همین چند روز پیش نیز همراهان بیمار با هم درگیر شده و تمام وسایل و لوازم موجود در بخشهای مختلف اورژانس را به سوی یکدیگر پرتاب کردند که کادر اورژانس نیز از این زد و خورد بی نصیب نبود.
💎هرچند تاسف آور اما باید اذعان داشت افرادی وجود دارند که علاوه بر فرهنگ و تربیت ناپذیری ، به چنین رفتارهایی میبالند و رفتارهای غیر متمدنانه و نابهنجار را برای خود افتخار می انگارند و تجربه نیز ثابت کرده که صرفا مجازات و برخوردهای قاطع که از باز دارندگی کافی برخوردار باشد میتواند از سوء رفتارهای آنان جلوگیری کند.
💎 در کمتر نقطه ای از کشور ، شاهد چنین ورود بی ضابطه و بدون پایش و نظارت همراهان بیمار به مکانهای درمانی و اورژانس هستیم که یکی از عوامل اصلی این حوادث تلخ نیز همین امر است، لذا تدابیر لازم میبایست در این خصوص نیز اندیشیده شود.
بدون دیدگاه