نسخه شفا بخش اقتصاد ایران از رکود و شکنندگی

1

رحیم جاودان خرد

پژوهشگر حوزه توسعه و مدرس دانشگاه

🛑نسخه شفا بخش اقتصاد ایران از رکود و شکنندگی، اقتصاد مقاومتی است🛑

♦️با بررسی اهداف اقتصادی برنامه‌های توسعه کشور(پنج ساله) به روشنی می‌توان دریافت برنامه‌های توسعه اقتصادی در ایران دارای اهداف اقتصادی مشخص، معدود، شفاف و منسجم علمی نبوده‌اند، چند بار برنامه‌ها در فضای غیرعلمی یا غیر منسجم طراحی و تدوین شده‌اند و هیچگونه نظریه، مکتب علمی خاص، الگوی نظری مشخص و کارشناسی در اقتصاد کشور حاکم نبوده است تا اهداف از طریق آن تعریف شوند. از جهتی دیگر نبود این دیدگاه یکپارچه علمی سبب شده تا نگاه بلند مدت و چشم اندازی نیز بر برنامه‌ها حاکم نشود لذا به نظر می‌رسد در چنین شرایطی نگاهی روزمره و متناسب شده است. به طوری که حتی نظارت بر برنامه‌ها نیز از یک دولت به دولت دیگری تغییر کرده و جدی گرفته نشده است و همگون با دیدگاه‌های فردی، سازمانی و دولت‌های مختلف به اهداف برنامه‌ها توجه شده است این مسئله باعث می‌شود نهایتا برنامه‌های توسعه بر اساس متغیرهای کلان اقتصادی رشد بخش‌های اقتصادی سنجیده شوند که حتی در تحقق این اهداف قلیل نیز به توفیقی مطلوب دست نیافته‌اند نکته مهم آنکه این تعاریف و تعابیر مختلف از اهداف اقتصادی قبل و به هنگام تهیه برنامه وجود دارند اما ارزیابی چگونگی تدوین و اجرای برنامه‌ها غالبا بر اساس اهداف متغیرهای کلان اقتصادی و رشد بخش‌های اصلی اقتصادی انجام می‌شود و به سایر اهداف توجه محدودی می شود مهم‌ترین نتیجه اینکه با اهمیت ترین هدف برنامه‌های توسعه یعنی خود توسعه در نظر گرفته گرفته نمی‌شود یا اینکه حداقل در سطح هدف‌های متغیر کلان اقتصادی در بخش‌های اقتصادی متوقف می‌شود این متغیرهای کلان اقتصادی شامل رشد کل اقتصاد(رشد تولید ناخالص ملی اقتصادی) بخش‌ها اشتغال، سرمایه‌گذاری، پس‌انداز، صادرات تورم و غیره هستند لذا می توان نتیجه گرفت که یکی از دلایل عدم دستیابی به اهداف برنامه‌های توسعه کشور ابهام و ازدیاد این اهداف بعضا متناقض است. این چالش را از دیدگاه تفسیری و انتقادی می‌توان ناشی از نبود تعریف صحیح و مورد اجماع اقتصاددانان و مدیران سیاسی و اجرایی کشور از توسعه برنامه‌های بلند مدت و اهداف اقتصادی این برنامه‌ها دانست بنابراین اینکه در نبود نظریه و مکتب علمی خاص در اقتصاد کشور تنها منابع دولت و مردم برای رفع نارسایی ها و مشکلات کشور و آرمان و آرزوهای ساختار سیاسی و البته بدون توجه به یک نظریه علمی و راهبرد مورد نظر آن تدوین شده‌اند و در عمل نیز موفقیت نسبی مورد نظر در چنین شرایط غیرعلمی نشده است. به نظر می‌رسد نبود چنین دیدگاهی باعث شده است تا نظام مشخص اقتصادی ایران شکل نگیرد و ضمن نوسان‌های شدید در سیاست گذاری‌ها عمدتاً به سمت خلق خرج درآمدهای نفتی برای امور جاری حرکت شود برای مثال زمانی دولتی کردن افراطی اقتصاد بهترین راه و زمانی خصوصی‌سازی به عنوان راه حل نجات اقتصاد ایران مطرح شده است در چنین شرایطی نوسان‌های تصمیم‌گیری و سیاستی اقتصاد کشور نیز بالطبع دچار نوسان‌های شدید و شکنندگی و ضعف شده است به نظر می‌رسد در نبود این بینش اقتصادی می توان بر اساس اهداف و سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، اقتصاد ایران را از ضعف و شکنندگی دور کرد. چون اقتصاد مقاومتی دارای دیدگاه‌های معتدل و میانی می باشد و حداقل تاکید می‌کند که اقتصاد باید نجات یابد بنابراین در شرایطی کنونی که اهداف برنامه‌های توسعه از گفتمان‌های مختلف علمی سیاسی تاثیر پذیرفته است اقتصاد مقاومتی ظرفیت آن را دارد که با گفتمان سازی مشترک مشکل تاریخی و بنیادین اهداف و سیاست‌های مختلف را حل یا کم کند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید