1

✍ احسان پارسا

  یادداشت روز

🔴 کلاهت را بالا بگیر  ؛ تو میتوانی   🔴

روزگاری برق شمشیر ،  سترگ زِه و خوود و نهیب جنگاوران

 پیل تن  کارگشا بود و امروز کلام غامض و قلم نافذ  راهگشاست .  قرن حاضر را قرن ارتباط و گفتگو نامیده اند  ، قرنی که  گفتمان محوری به یک اصل انفکاک ناپذیر در  زیست و مراودات  آدمیان مبدل شده . در این بین نقد و گفتگو از یک سو و نقد پذیری و انعطاف از سوی دیگر  ارکان اصلی این کُنش و واکنش به حساب می آید .
در میان اخبار به خبری مبنی بر مقام اول استان لرستان از جهت
(( مهاجرت  ))در کل کشور برخورد نمودم که مرا به غُور در احوال مردمان این استان و  واکاوی علل این فاجعه ی سترگ وادار نمود  .
به راستی علت کجاست ؟
آیا میشود با وجود یک حکومت مرکزی شاهد چنین تفاوت فاحشی میان ایالات و استانهای آن بود ؟
آیا نامهربانی و عدم توجه حاکمان  شامل حال  مردمان لُر  تبار شده یا اشکال  کار در جای دیگریست ؟؟؟؟
اگر اندکی تحقیق و تفحص کنیم به وضوح پیداست که عدم آبادانی همه جانبه لرستان از یک سو و برخورداری بسیاری از استانهای کشور از سوی دیگر نه به دلیل عوامل  حکومتی که به علت فرهنگی و  ناکارآمدی رابطه مردم و مسئولان محلی  و بحران  ریشه ای گفتگو و تعامل در این استان است  .

((به راستی مشکل کجاست فرهنگ عامه یا قدرت خاصه ))
آیا کسب قهرمانی در شاخص فلاکت ، مهاجرت  ، تورم ، فقر و بیکاری و …  برازنده این دیار کهن و این قوم ریشه دار است ؟
مشکل کجاست ؟
البته و صد البته
در   استانی که انتخابهایش نه براساس لیاقت و کارآمدی که صرفآ براساس نیازهای شخصی و ریشه های  طایفه ای و عشیره ای تعیین گردد ،  در ولایتی  که به محض مطالبه گری و نقادی از یک مسئول محلی ؛  هزار و یک  اَنگ  سیاه و سپید به منتقد دلسوز برچسب میشود ،  در  دیاری  که  مدیر و مسئول آن با انجام کوچکترین  وظیفه رسمی  و قانونی  ، با چاپ بنر و پوستر  مورد تحسین ،  تکریم و تملق گویی قرار میگیرد ،
نمی بایست وضعیتی بهتر از این را توقع داشت .
به راستی چه کسی مقصر است آحاد جامعه یا مسئولی که از
دل همین مردم و از بطن  همین فرهنگ  برآمده ؟
آیا اگر در فرایندی دیگر استان لرستان صاحب مقام اول میشد باز هم مسئولین اینچنین سکوت اختیار میکردند یا هر کس در جهت تصاحب افتخار و جلب امتیاز  تَقَلا میکرد و آن را به نام خود قباله میزد ؟
آیا در صورت وقوع چنین امری باز هم سکوت را سرلوحه کار قرار میدادند یا گوش فلک را کر میکردند ؟
در  استانهای برخوردار کشور تا حدودی روند انتخابات ،  یک روند عاری از تعصبات قومی — قبیله ای بوده و صرفآ بر مبنای کارآیی و تجربه صورت میپذیرد اما در استانهای به اصطلاح محروم که بیشترشان در غرب کشور آرمیده تعصب جای تعقل و منطق را اشغال میکند  و صرفآ ریشه ی  خونی و طایفه ای ترکتازی میکند که حاصل همین نگرش ، موجب تبلور و تجلی چنین اخبار دهشتناکی میشود  .
در استانهای برخوردار و رو به توسعه مسئول ناکارآمد راهی جز پاسخ به اذهان عمومی و رسانه ها ندارد و در نهایت میبایست به تغییر مشی اشتباه خود تن در دهد یا از قدرت و مسئولیت کناره گیرد  ، اما با کمال تآسف در استان لرستان هر مطالبه گری که از سر دلسوزی و عشق به این سرزمین نقد میکند و خرده ای میگیرد آماج انواع توهین و تهدید و افترا قرار میگیرد  .
این در حالیست که اگر مطالبه گران و فعالان اجتماعی  ، منفعل و مسکوت باشند دیگر چالش و پرسشی طرح نمیگردد و  آب راکد و آرام خیلی زود به لجنزار  مبدل خواهد شد   .
اگر آیین تقدیر و تشکرهای چاپلوسانه و بنر و تقدیر نامه های متملقانه در ازای اجرای وظایف قانونی یک مسئول باب شود که دیگر سنگ روی سنگ نمی ماند ،  امری که در لرستان به یک عادت زشت و نکوهیده و یک رفتار عادی و روزمره  مبدل گشته .
آری اگر یک مدیر  ، فارغ از وظایف محوله و امکانات موجود فعالیت مثبت و در خور توجهی جهت پیشبرد سازمان خود و رضایتمندی جامعه به فعل رساند  قطعا میبایست مورد تقدیر و تشکر قرار گیرد نه اینکه یک مدیر برای هر عملی و  هر تحرکی منتظر بنر ،  تقدیر و تشکر باشد چرا که چنین مدیرانی  دچار توهم سمی و خطرناک خواهند شد و هیچ نقدی را برنمی تابد
( که شوربختانه در لرستان کم نیستند افراد متملق چاپلوس و مدیران متوقع و متوهم ) .
به هر تقدیر آیا به رغم همه مشکلات و چالشها ،  کسی یارای پاسخگویی به این مصیبت عظما را دارد ؟
آیا نام مفلوک ترین استان ایران  ، آیا مقام اول مهاجرت و تورم و فقر و بیکاری برازنده قوم نجیب و ریشه دار  لُر است ؟
به راستی چه کسی پاسخگوست
مردم یا مسئولین
قطعآو حتما در برابر سوء مدیریت ها  نقش فرهنگ عامه و تحول تفکری و رواج مطالبه گری مردم نقش بسیار پر رنگ تری بازی میکند .
باید از خود خودمان شروع کنیم و تعامل را جایگزین تقابل کنیم که قطعآ راه تعالی گشاده خواهد شد .

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید